چَپ

واژه چَپ در گویش بختیاری میوند


واژه “چَپ” در گویش بختیاری میوند دارای معانی و کاربردهای متنوعی است. این واژه با توجه به زمینه و موقعیت‌های مختلف، معانی مختلفی می‌پذیرد که به بررسی کامل آنها می‌پردازیم.

معانی واژه چَپ

  1. عمل کف زدن، دست زدن
    در بختیاری میوند، “چَپ” به عمل کف زدن و دست زدن اشاره دارد که نوعی تشویق یا همراهی در مراسم‌های مختلف است.
  2. ناراست، مخالف
    این واژه به معنای ناراست یا مخالف بودن نیز استفاده می‌شود. به عنوان مثال:
    «علی هِه چَپ اِگو، ناراسه!» یعنی علی ناراست می‌گوید، درست نمی‌گوید.
  3. واژگون
    مفهوم واژگون یا برعکس نیز از دیگر معانی واژه “چَپ” است. مثلاً:
    «ماشی چَپ وی» یعنی ماشین واژگون شد.
  4. طرف دست چپ
    هر چیزی که در طرف چپ قرار دارد و نیز دست چپ با استفاده از واژه “چَپ” توصیف می‌شود.

افعال مرتبط با چَپ

  • چَپ وَسِن: چپ افتادن، با کسی بد شدن و کینۀ او را به دل گرفتن.
  • چَپ ویدن: چپ بودن، ناراست بودن، چپه شدن.
  • چَپ دادن: منحرف ساختن، فریب دادن.
  • چَپ رَدِن: به راه چپ رفتن، خلاف ورزیدن، حیله به کار بردن.
  • چَپ زِدِن: به راه چپ رفتن، دست زدن.
  • چَپ کِردِن: چپه کردن، واژگون کردن.
  • چِپِس پُره: چیزی دارد.

معانی چپ در سایر زبان‌های ایرانی

در سایر زبان‌های ایرانی نیز واژه‌های مشابهی برای “چَپ” وجود دارد:

  • بلوچی: چاپ (cap)
  • کلهری: چپ‌کوتان (čapkwətân)
  • لکی: چپاله
  • کورمانجی: چاپیک
  • لری جنوبی: شپک
  • فارسی: چک
  • شولی: چاپیک

ترکیبات چَپ در گویش میونده

  • چَپاله باخِن: کف زدن دسته‌جمعی.
  • چَپِلاق: سیلی.
  • چَپال: کسی که بیشتر با دست چپ کار می‌کند.
  • چَپی چَپاله: رقص و پایکوبی همراه با کف زدن.
  • ساز چَپی: ساز عزا.
  • چِپه: خار و خاشاکی که به اندازه یک دست جای شود، شعله از ساقه گیاهان.
  • چِپی واسه: برعکس.
  • چَپِ ری: رو به پایین، واژگون.

آیا شما هم تجربه‌ای از استفاده واژه “چَپ” در گویش‌های مختلف دارید؟ نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید! 👇

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *